فرماندار گناباد گفت: اداره صحیح شهر و روستا به انتخاب درست مردم وابسته است. | |
|
شهر گناباد براساس شاهنامه فردوسی، عرصه جنگ و حماسه دوران اساطیری بوده است. همچنین وجود دو محوطه وسیع باستانی اروک و حصار به عنوان زیستگاه جوامع باستانی متمدن مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد نمود عینی از قدمت و ریشه های تاریخی گناباد است. | |
|
رئیس مرکز آموزش فنی حرفه ای گناباد گفت: با گذشت هشت ماه از ابتدای سال برای ساخت مرکز آموزش فنی و حرفه ای بجستان اعتباری اختصاص نیافته است. |
جمعی از فرهنگیان گناباد با ارسال نامه ای به دفتر روزنامه قدس خواستار تجدیدنظر در محل برگزاری کلاسهای آموزشی دوره فراگیر شدند. | |
|
گزارش قدس از عملکرد شورای شهر گناباد ؛ انتظارهایی که برآورده نشد | |
|
نام کتاب : فرهنگ وخشونت – اسناد محرمانه کشف حجاب (1313 – 1322 ) سازمان اسناد ملی ایران
در این کتاب اسناد محرمانه ی اداری آن دوران بر اساس ایالات و شهر هاو تاریخ هر نامه طبقه بندی شده است . نکات آموزنده وزیبایی که در این کتاب موجود است از طرفی گویای شرایط اجتماعی و فرهنگی ان روزگار است از طرفی هم خواننده را با ادبیات اداری دوران را رضا خان آشنا می کند.
محقق کتاب در مقدمه آن به مفقود و یا ناقض بودن بعضی از اسناد اشاره می کند ولی با در نظر نگرفتن این کمبود ها ، آمار وتعداد نامه خود بیانگر نتایج جالب توجهی می باشد.
ایالت خراسان بیشترین نامه نگاری را دارا می باشد ،با حدود 96 نامه، شهرستان گناباد که موضوع مورد نظر ما می باشد 19 نامه از این کتاب را در بر می گیرد. این در حالی می باشد که مثلا:
ایالت لرستان 2 نامه ، ایالت خورستان 3 نامه ، ایالت کردستان 4 . نامه ، ایالت همدان 9 نامه ، ایالت مازندران 9 نامه ، ایالت فارس 13 نامه و ایالت گیلان 16 نامه داشته اند که بین مرکز و شهرستانها رد وبدل شده است
... وخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل !!!
باید این حقیقت را پذیرفت که نسبت به کشف حجاب در همه جای این سرزمین یک نوع نگاه حاکم نبوده است و مردمان هرمنطقه واکنش های متفاوتی نشان داده اند .
از این رو بی جهت نبوده است که بزرگترین مخالفت ها نسبت به کشف حجاب از سرزمین خراسان ( قیام مسجد گوهرشاد ) انجام گرفته است.
و رحمت خدا بر بزرگ مرد مبارزه با کشف حجاب، استاد بزرگ و همشهری غریبمان " مرحوم علامه بهلول".
مطالعه این صفحات که منتخبی از نامه های مربوط به گناباد است را به همه دوستان جوان توصیه می شود .
نامه اول
این نامه مربوط به کفیل گناباد است که در نامه های بعدی کذب مطالبش روشن میشود والبته خود او هدفش ازنوشتن آن را در انتهای نامه اش آورده است
.نامه 310 کتاب (صفحه 172 )
_حکومت گناباد به حکومت خراسان 26 دی 1314_
وزارت داخله ، اداره حکومتی گناباد، نمره ای782، به تاریخ26 دیماه 1314، محرمانه.
اولا قبل از عرض راپورت رفع حجاب این محل، مقدمه ای از وضع حال و روحیات اهالی این محل را برای آگاهی خاطر مبارک به عرض می رساند.گناباد دارای سه قصبه است .جویمند (مرکز دوائر دولتی)، کاخک و بجستان که دو قصبه اخیر، اولی چهار ودومی هشت فرسخ از جویمند دور است. قصبات مزبور مرکز حداکثر از سه الی چهار هزار نفر جمعیت دارد که قسمت عمده آنها زارع وحدودی کاسب میباشند.
و در هیچ یک از قصبات فوق بااین که خیلی لازم بود ولی تا به حال مدرسه اناث تاسیس نشده ، زن های قصبات مزبور شغلشان در منزل منحصر به نخ ریسی و کرباس بافی است که هم برای خود لباس تهیه می کنند و مازاد آن را هم به فروش می رسانند
و به قدری از تمدن دور می باشند که هنوز لباس زن های این محل عبارت از همان پیراهن کوتاه و شلوار بلند می باشد وچون کافه یا سینما یاتئاتر واز این قبیل نقاط که تا اندازه ای روحیات و فکر آنها را باز می کند نداشته و گردشگاه هم ندارند که اقلا تا اندازه ای در نتیجه ملاحظه و معاشرت با اشخاص با فهم تغییری در اخلاق و عادات آنها حاصل شود.
بر عکس در ماه محرم وصفر و مواقع دیگر که در مساجد روضه خوانی می نمایند، پای منبر آخوند های ده رفته ، همان اوهات و خرافات حرف هایی که سال ها آنها را عقب گذارده است شنیده و ملکه ذهن آنها از طفولیت شده است که که بی اندازه آنها را از تمدن و تجدد دور نموده .
خانهای مامورین دوائر دولتی سابقا اگر در کوچه های جویمند عبور ومرور می نمودند چون وضع لباس و چادر آن ها و پیچه ی آنها مخصوصا اگر کمی پیچه را باز می گرفتند به کلی بر خلاف سلیقه مردها و زنهای این محل بود وشاید حرف هایی در اطرافشان گفته می شد (زیرا چادر زنهای این محل از همان کرباس است که خودشان می بافند و معروف به چادر نخودی است و پیچه هم ندارد و به طوری روی خود را می گیرند که یک چشم آنها هم درست دیده نمی شود)
خانم های مامورین هم به واسطه ی نبودن وسایل و ورزشگاه وغیره کمتر از خانه بیرون آمده حتی معاشرت با یکدیگر را به جهاتی نمی کردند یا خیلی کم می کردند غرض از عرض مقدمه فوق فقط برای آگاهی خاطر مبارک از وضع حال و روحیات اهالی این محل بود که تا اندازه ای مستحضر شوند.
ثانیا پس از وصول مرقومات فوق الذکر شروع به فراهم آوردن مقدمات کار نموده آقایان روسای دوائر ادارات را در منزل دعوت و ضمن صحبت های مختلف و اظهار مطالب زیادی مربوط به تجدد نسوان و معایب حجاب و محسنات رفع حجاب نموده وعموم آقایان حاضر شدند نیات دولت را به موقع اجرا گذارند قرار شد از این به بعد شب و روز با هم معاشرت نموده و دور هم جمع شوند
.... همچنین قرار شد چون اهالی این محل خیلی از تمدن و تجدد دور هستند برای روشن کردن فکر آنها هم صبح و هم عصر خانم ها در کوچه های جویمند حرکت برای گردش نموده و قیدی به گرفتن صورت هم نداشته باشند.
همین قسم اقدام شد و خانم ها با چادر ولی رو باز در کوچه به عنوان گردش حرکت می کردند ضمنا اداره شهربانی نیز کاملا مراقب روحیات و وضعیت اهاتی بود
و اهالی نیزکه این قسم آزادی و گردش و وضعیت خارق العاده که تا به حال دراین محل نظیر نداشته مشاهده وتا اندازه ای در ذهن و فکر آنها تاثیرات خوبی بخشید
.... در شب 23 دیماه از آقایان روسای دوائر وخانم هایشان در منزل خود دعوت به عمل آْوردم . شب مزبور آقایان ذیل با خانمها و صبیه و همشیره شان حا ضر گردیدند.
رییس شهربانی با خانمش ، رئیس معارف با خانم و همشیره اش ، رئیس امنیه با خانمش. ، رئیس احصائیه با خانمش ، رئیس پست و تلگراف با خانمش ، آقای دکتر نظام با خانم و صبیه ، رئیس ثبت اسنادو (خانمش مدتی مریض و منع از حرکت شده بود )و بهرام پور وظیفه با خانمش .
پس از حضور کلیه خانمها و آقایان فوق الذکر قبلا شرحی از بنده از محسنات رفع حجاب اظهار و خانم بنده رفع حجاب نموده و بالافاصله سایر خانم ها همگی حجاب خود را افکندند ، بی اختیار کف زدن های شعف انگیز از کلیه حضار شروع شد ودر ساعت ده مجلس به دعاگویی ذات اقدس ملوکانه ارواحناه فداه خاتمه یافت و آقایان وخانمها به منزل خود رفتند.
در روز جمعه 26 دیماه ( امروز ) مجلس کنفرانسی خیلی با شکوه در اداره معارف تشکیل و قبلا از کلیه روسا و مامورین ادارات و خانم هایشان دعوت شده و به کلیه اهالی قراء نیز اعلام شده بودکه در روز مزبور حاضر شوند .
بعد از ظهر روز مزبور کلیه خانم های روسای دوائر و کلیه مامورین دوائر دولتی که در جویمند بودند با خانم هاشان بدون حجاب حاضر شده بودند.
عده ی خانم ها ی بی حجاب قریب 80 نفر و جمعیت زیادی هم از زن ومرد قریب 500 نفر در حیاط معارف و قریب سیصد نفر در پشت بام بودند.
لوایحی که تهیه شده بودند، آقایان رئیس ثبت اسناد و رئیس معارف و مدیر مدرسه قرائت نمودند.کنفرانس مذکور بی اندازه جالب توجه و باشکوه بود وقریب سه ساعت طول کشید و محسوس بود که بی اندازه در روحیات اهالی تاثیر نموده است.
بک ساعت به غروب کنفرانس تمام و مجلس به دعا گویی ذات اقدس ملوکانه خاتمه یافت و خانمها و آقایان پس از خارج شدن از اداره معارف در کوچه و خیابان به گردش پرداختند.
در این مدت فدوی و رئیس معارف و رئیس شهربانی در موضع رفع حجاب ابن محل شب و روز زحمت کشیده و وسایل رفع حجاب به طوری که فوقا ملاحظه می فرمایید فراهم آمده است. البته اگر زحمات را قابل تشویق بدانند ، خواهند فرمود.
کفیل حکومت گناباد- علی فنونی
درباره علت نامگذاری گناباد، داوری های گوناگونی ابراز شده است. برخی آن را در اصل «گون آباد» مرکب از «گون» ترکی (به معنایخورشید) و «آباد» دانسته و نام را وسیلهای برای انتساب محل به خورشید دانسته اند. بعضی نیز آن را «گیو آباد» دانسته بر این باورند که گیو، پسر گودرز آن را بنا کرده است. دیگر آراء نیز هر یک نام شهر را به واژه ای منسوب دانسته اند. همانند «کان آباد» که به کان های موجود در منطقه اشاره می کند، و «گون آباد» که به فراوانی گیاه «گون» در محل دلالت دارد. گناباد را در گذشته «جویمند» نیز گفته اند. گناباد پیش از اسلام، گذرگاه درونی فلات ایران و بخش های خاوری آن، محل برخورد میدان جنگ لشگریان ایران و توران بوده است که «جنگ یازده رخ» در آن روی داده است. گناباد از مناطق کهن ایران است و بنای آن را به شاهان هخامنشی نسبت داده اند. این شهر درحدود سال 31 هـ . ق، به دست مسلمانان افتاد. در دوران سلجوقی و خوارزمشاهی آباد و از اعتبار و اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. گناباد در دوره تیموریان نیز اهمیت داشت و بر پایه نوشته نورالدین لطف الله، سرشناس به حافظ ابرو، حاکمان ایالت قهستان در آن می نشستند. در همین دوره است که دومین مسجد دو ایوانی این ناحیه در بجستان ساخته شد. گناباد در اوایل حکومت صفوی، مدت ها محل نبرد بین ایران و اوزبکان بود، با این حال در این دوران، مورد توجه بود و گسترش یافت. بناهایی چون امام زاده سلطان محمد عابد (ع)، کاخک، مسجد جامع گناباد، آب انبار و کاروانسراهای شاه عباسی، بیانگر این داوری است.
شهرستان گناباد، با پهنهای حدود 9715 کیلومتر مربع، در مرکز خراسان رضوی، از نظر جغرافیایی در 34 درجه و 21 دقیقه پهنای شمالی و 58 درجه و 42 دقیقه درازی خاوری و بلندی 1150 متر از سطح دریا قرار دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان های تربت حیدریه و کاشمر، از خاور به شهرستان خواف، از باختر به شهرستان فردوس، و از جنوب به شهرستان های قاینات و فردوس محدود است. آب و هوای گناباد به دلیل قرار گرفتن در کنار کویر و دوری از دریا، بیابانی و گرم وخشک است. بیش ترین درجه حرارت در این شهرستان، در تابستان، 47 درجه بالای صفر و کم ترین آن در زمستان، 17 درجه زیر صفر است. بخش های کوهستانی شهرستان گناباد جزء نواحی خوش آب و هوا و ییلاقی شمرده می شود و بلندی های میان سنو و کاخک برف گیر و زمستان ها پوشیده از برف است. میانگین بارندگی سالانه، حدود 160 میلیمتر اندازه گیری شده است.
راه های مهم گناباد عبارتند از :
1- راه یزد – طبس – فردوس – گناباد، به درازای 675 کیلومتر
2- راه فردوس – گناباد، به درازای 72 کیلومتر
3- راه گناباد – تربت حیدریه – مشهد، به درازای 265 کیلومتر
فرآورده های کشاورزی گناباد و آبادی های پیرامون آن عبارتند از : غلات، گیاهان علوفه ای، عدس، ماش، لپه، سبزی، دانههای روغنی، محصولات جالیزی، چغندرقند، پنبه، زیره، زعفران، درختان میوه، چون سیب، گلابی، به، گیلاس، انار، انجیر، توت، انگور، زرشک، بادام، پسته، گردو، فندق.بیشتر خانواده های کشاورز، همراه با کارهای کشاورزی، گوسفند، بز، گاو، شتر، و اسب نیز پرورش و نگاهداری می کنند. پرورش مرغ برای تولید گوشت، تخم مرغ، و پر یکی از منابع مهم درآمد مردم این ناحیه به شمار می آید. در گناباد پرورش کرم ابریشم از گذشته رایج بوده است. در حال حاضر نیز پرورش کرم ابریشم رواج زیادی دارد. هم چنین با توجه به فراوانی باغ های میوه، کشت شبدر و یونجه، زعفران، … پرورش زنبور عسل رایج است.
آرامگاهجغتای، امامزادهسلطان عابد، جامععتیق جویمند، دژ دختر، دژ رستم، دژ فرود، گورپیران ویسه، گور میثور و مسجد جامع گناباد از مکان های تاریخی و دیدنی این شهرستان به شمار می روند.